بدون عنوان
سلام پسر خوشکلم.حالت خوبه نازنينم؟ الان که برات مينويسم بيست و چهار روزه که رفتي توي هفت ماهگي. ميخوام از چيزايي که تا الان پيش اومده برات بگم. واکسن شش ماهگی هجدهم آذر بود که به همراه بابا محمدحسین شما رو به مرکز بهداشت بردیم. مسئول بهداشت وزن، قد و دور سرت رو اندازه گرفت.خداروشکر همه چی خوب بود بعد بابایی شمارو برد اتاق تزریقات.مسئول بهداشت در حال تکمیل پروندت بود. وقتی کارش تموم شد پرونده رو داد به من تا ببرم به خانم پرستار بدم که واکسنتو تزریق کنه. به محض اینکه وارد اتاق تزریقات شدم دیدم بابایی پاهاتو محکم گرفته و خانم پرستار داره به پای کوچولوت واکسن میزنه. دویدم بالای سرت و همون موقع جیغت به هوا رفت و ی کمی از چشمات اشک اومد. خیل...
نویسنده :
سمیه ساردینی
18:03